در مورد فاصله گذاری مناسب پس از یک بارداری با تولد زنده جای بحثی نیست و بیشتر مطالعات فاصله گذاری حداقل هجده ماهه را توصیه میکنند و حاملگی کمتر از هجده ماه را همراه با افزایش ریسک مادری و جنینی میدانند. پس از سقط بیشتر پزشکان فاصله گذاری سه ماهه و بعضی هم حداقل شش ماه انتظار را توصیه میکنند. لیکن مطالعات جدید از این توصیه ها پشتیبانی نمیکند.
پس از حاملگی از دست رفته اغلب زوجها درباره زمان مناسب جهت اقدام بارداری مجدد مشاوره می خواهند. بیشتر پزشکان معتقدند که فاصله گذاری سه ماهه برای پیشگیری از سقط مجدد نیاز است وچنین استدلال میکنند که بدن زنی که اخیرا باردار بوده نیاز به زمان دارد تا از نظر فیزیکی وهورمونال به وضعیت قبل از بارداری برگردد و همچنین برخی به اثرات روحی پس از سقط اشاره میکنند. توصیه این پزشکان مبتنی بر مطالعاتی در گذشته بوده که ارتباط بین تلاش زودرس جهت بارداری مجدد پس از سقط و سقط زودرس را نشان داده بودند و شماری نیز افزایش ریسک عوارض بارداری نظیر پره اکلامپسی، پارگی زودرس مامبرانها یا زایمان پره ترم وتولد نوزاد با وزن پایین راگزارش کردند. حتی سازمان بهداشت جهانی در یک نشست درسال ۲۰۰۵ فاصله گذاری حداقل شش ماهه پس از سقط و دو سال پس از حاملگی با تولد زنده را توصیه کرده بود. لیکن مطالعات جدید از این توصیهها پشتیبانی نمیکند وحتی از این نظریه که احتمال دارد رحم بلافاصله پس از سقط برای بارداری پذیراتر باشد ، حمایت میکنند.در یک مطالعه جدید در سال ۲۰۱۶ زنان با تاریخچه یک یا دو سقط) بارداری غیر مولار و غیر اکتوپیک کمتر از بیست هفته (پیگیری شدند و زنانی که سه ماه یا کمتر منتظرشده بودند نسبت به زنانی که تلاش برای بارداری مجدد را دیرترآغاز کردند حاملگی با میزان بالاتر تولد زنده داشته اند و مشخصا زنانی که بیش از دوازده ماه بعد اقدام جهت بارداری کردند، نسبت به زنانی که کمتر از سه ماه و یا بین سه تا شش ماه بعد تلاش جهت بارداری را شروع کردند، موفقیت کمتری در بارداری داشتند. یافتهها همچنین نشان داد که افزایش ریسکی برای عوارض بارداری و همچنین از دست دادن بارداری در زنانی که زودتر اقدام کردند وجود نداشت.
در این مطالعه در ابتدا ۱۰۰۸ زن پس از سقط داوطلب شده ونامنویسی کردند که در نهایت مجموعا ۹۹۸ زن پس از سقط پیگیری شدند.۷۷% از آنان در گروه کمتر از سه ماه قرار گرفتند و ۲۳% نیز به انتخاب خود در گروه بیش تر از سه ماه تا یکسال قرار گرفتند. این پیگیری تا شش ماه از شروع اقدام برای بارداری ادامه یافت و در صورتیکه بارداری تا هنگام زایمان پیگیری ادامه یافته و از نظر عوارض بارداری هم مطالعه شدند. میزان بارداری با تولد زنده در گروه اول ۵۳% در مقابل ۳۶% در گروه دوم بود همچنین در گروه دوم آنهایی که زودتر اقدام کرده بودند زودتر به نتیجه رسیده بودند. تفاوتهایی از قبیل سن زن و همسرش، تحصیلات، درآمد، نژاد، وزن (BMI) ، هفته بارداری قبلی ، سقط خود به خودی یا انجام شده با کورتاژ، پاریتی، تعداد سقطهای قبلی یک یا دو بار وهمچنین سابقه ساب اینفرتیلیتی در نظر گرفته شد که بین دو گروه تفاوت چندانی نبود بیشترین اختلاف مربوط به سابقه ساب اینفرتیلیتی حدود ۶%در گروه اول در مقابل ۱۰%در گروه دوم بود. نتایج نشان داد که هیچ دلیل فیزیولوژیک برای به تاخیر انداختن بارداری پس از یک حاملگی غیر اکتوپیک وغیر مولار کمتر از بیست هفته وجود ندارد .